چارچوب فرایندی APQC

در این مقاله، دربارۀ مدل بلوغ فرایند کسب‌وکار (BPMM) توضیح داده شده است، با توجه به ارتباط مدل BPMM و اصول هفتگانۀ فرایندی APQC در بهینه‌سازی فرایندها و بلوغ BPM در ادامه به معرفی هفت اصل مدیریت فرایند (اصول هفت‌گانۀ مدیریت فرایند) می‌پردازیم و سپس آن را با مدل بلوغ فرایند کسب‌وکار مقایسه می‌کنیم.

هفت اصل مدیریت فرایند در چارچوب فرایندی APQC

چارچوب فرایندی APQC
اصول هفتگانۀ مدیریت فرایند

این مدل‌ها برای بسیاری از سازمان‌ها می‌تواند پیچیده و پیاده‌سازی آن‌ها دشوار باشد. برای کمک به رفع این نگرانی، APQC چندین ابزار را به سازمان‌ها ارائه می‌کند که می‌توانند به آن‌ها در ارزیابی بهترشان کمک کند. APQC با استفاده از هفت اصل مدیریت فرایند خود، یک مدل بلوغ مدیریت فرایند ایجاد کرده است. هفت اصل فرایندی پس از سال‌ها تحقیقی که APQC در مورد مدیریت فرایند و فرایند انجام داد، پدیدار شد. این اصول یک دیدگاه افقی و کل‌نگر از نحوۀ انجام کار در یک سازمان دارند. اصول هفتگانۀ مدیریت فرایند عبارت‌اند از:

  1. هم‌راستایی استراتژیک
  2. حاکمیت
  3. مدل های فرایند
  4. مدیریت تغییر
  5. بهبود فرایند
  6. ابزار
  7. فناوری

با انطباق سطوح بلوغ با اصول هفتگانۀ مدیریت فرایند، یک سازمان می‌تواند مؤلفه‌های فردی را که به دستیابی به یک برنامۀ فرایندی دقیق‌تر، ساختاریافته‌تر و کنترل‌شده‌تر کمک می‌کنند، بهتر درک کند. جدول پایانی، جزئیات خاصی را در مورد اینکه چه اقداماتی در هر سطح و برای هر یک از هفت اصل لازم است، ارائه می‌دهد. به‌عنوان‌مثال، سازمان‌هایی که در سطح 2 اصول بهبود فرایند هستند احتمالاً شامل توانایی‌های فردی یا تیمی در بهبود (ناب، شش سیگما، و غیره)، تمرکز بر تغییرات با ریسک بالا یا بزرگ و تمرکز بر موفقیت پروژه نسبت به نتایج هستند و پایدار خواهند بود. از طرف دیگر، سازمان‌هایی که در سطح 3 اصول بهبود فرایند فعالیت می‌کنند احتمالاً به ابتکارات بهبود برای جلوگیری از تضاد، رویکردهای بهبود رایج تعریف‌شده و روش‌های رایج برای افراد برای شناسایی و توصیۀ بهبود، اِشراف دارند.

APQC همچنین سه نوع بررسی را بر اساس تجربه و وضعیت فعلی سازمان با مدل بلوغ ارائه می‌کند. اول، ارزیابی اساسی وجود دارد که یک ارزیابی سریع و گذرا انجام می‌دهد که یک نمای کلی و چند پیشنهاد برای حرکت روبه‌جلو در زمانی که سازمان سفر بلوغ را آغاز می‌کند، ارائه می‌دهد. این یک بررسی مناسب برای سازمان‌هایی است که به‌تازگی کار با مدل‌های بلوغ را شروع کرده‌اند. این ارزیابی جهت‌گیری سازمان برای شروع یک برنامه به سمت دستیابی به بلوغ را فراهم می‌کند. یک ارزیابی میانی یا متوسط وجود دارد که ارزیابی کامل‌تری را ارائه می‌دهد. در این ارزیابی گام‌های مشخصی ارائه می‌شود که سازمان‌ها می‌توانند برای پیشبرد مسیر خود به سمت صدور گواهی بلوغ بردارند. درنهایت، یک ارزیابی دقیق وجود دارد که با تجزیه‌وتحلیل دقیق اسناد و عملیات درون یک سازمان انجام می‌شود تا سنجش بهتری از سطح بلوغ را فراهم کند.

بنابراین می‌توان گفت که بلوغ مدیریت فرایند، ابزار مفیدی است که به سازمان‌ها در اِعمال، مدیریت و کنترل فرایندها کمک می‌کند. با استفاده از این ابزار، سازمان‌ها می‌توانند مزایای مختلفی ازجمله صرفه‌جویی در هزینه، مشارکت بیشتر کارکنان و افزایش کیفیت و بهره‌وری قابل پیش‌بینی را به دست آورند. با استفاده از مدل ترکیبی هفت اصل مدیریت فرایند APQC و BPMM، یک سازمان می‌تواند بر اقدامات ملموسی تمرکز کند که منجر به بلوغ قابلیت‌های مدیریت فرایند می‌شود.

چارچوب فرایندی APQC

اگر به دنبال معیارسنجی (بنچمارکینگ)، مدیریت محتوا یا تعریف فرایندهای کسب وکار هستید، چارچوب‌های فرایندی با ارائۀ مبنایی برای ایجاد، در زمان و تلاش شما صرفه‌جویی می‌کنند. چارچوب‌های فرایند اساساً فهرستی از تمام فرایندهای اصلی انجام شده در یک سازمان هستند که به‌صورت سلسله مراتبی گروه‌بندی‌شده‌اند تا نشان دهند که چگونه با یکدیگر ارتباط دارند. چارچوب طبقه‌بندی فرایند (PCF) APQC، یک چارچوب قابل‌اعتماد و قوی است که توسط صدها شرکت پیشرو در سراسر جهان استفاده می‌شود.

چارچوب طبقه‌بندی فرایندهای APQC، PCF یک طبقه‌بندی از فرایندهای کسب‌وکار است که به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا عملکرد خود را در داخل و خارج با سازمان‌های فعال در هر صنعتی به‌طور عینی و هدفمند پیگیری و مقایسه کنند. همچنین پایه و اساس انواع پروژه های مرتبط با فرایندهای کسب وکار را تشکیل می‌دهد.

APQC PCF در اوایل دهۀ 1990 توسط APQC و گروهی از اعضای تعدادی از صنایع و کشورها در سراسر جهان توسعه یافت. این چارچوب که در ابتدا به‌عنوان ابزاری برای کمک به پروژه‌های بهبود عملکرد در نظر گرفته شده بود، به طبقه‌بندی گسترده‌ای تبدیل شد که امروزه وجود دارد. سازمان‌ها می‌توانند از اصطلاحات رایج PCF برای نام‌گذاری، سازمان‌دهی و نگاشت فرایندهای خود استفاده کنند. همچنین به‌عنوان ابزاری برای توضیح یک کسب‌وکار ازنظر فرایندهای افقی به‌جای توابع عمودی مفید است.

این چارچوب PCF به‌عنوان یک چارچوب و استاندارد جهانی طراحی شده است تا برای استفاده در هر سازمانی سفارشی‌سازی شود. بنابراین، PCF همۀ فرایندهای درون یک سازمان خاص را فهرست نمی‌کند و همۀ فرایندهای فهرست شده در چارچوب طبقه‌بندی فرایند در همۀ سازمان‌ها وجود ندارد. PCF همچنین به‌عنوان پایه‌ای برای معیارهای استانداردهای باز APQC به کار می‌رود، جایی که سازمان‌ها می‌توانند عملکرد خود را در برابر سایر سازمان‌ها محک بزنند. APQC پاسخ‌ها را طبق فرایندهایی که در PCF برشمرده و تعریف، شده است، ردیابی می‌کند.

هفت اصل (Seven Tenets) و مدل BPMM

اصل فرایندهای سطح 5
هم‌راستایی استراتژیک
  • پشتیبانی از طریق نقش‌های سازمانی و همکاری ایجاد، شده است.
  • پشتیبانی داخلی برای اثربخشی مدیریت فرایند ایجاد، شده است.
  • فرایند در فرهنگ تعبیه، شده است.
  • استراتژی‌های کسب‌وکار توسعه، یافته است.
حاکمیت
  • اختیارات در سطح سازمانی
  • ذینفعان خارجی شامل حاکمیت
  • ارزیابی ارزش و تأثیر کلی (مالی، کارایی، رضایت و غیره)
مدل‌های فرایند
  •  استانداردسازی شده، بررسی دوره‌ای و به‌روزرسانی
  • معیارسنجی‌های (بنچمارکینگ‌های) فرا صنعتی و بهترین شیوه‌ها در طراحی فرایند ارزیابی، شده است.
مدیریت تغییر
  • همکاری و رهبری خارجی در ارتقای قابلیت‌های پایدار
  • رویکرد صدور گواهینامۀ ایجاد شده برای شایستگی‌ها (داخلی و خارجی)
عملکرد فرایند
  • عملکرد و تأثیر بالا بر اساس معیارسنجی‌های خارجی (بنچمارک‌های خارجی)
  • کارایی، اثربخشی، تأثیر و رضایت اندازه‌گیری شده
  • سطوح شایستگی در سراسر شرکت ردیابی می‌شود.
بهبود فرایند
  • مجموعه ابزارِ (toolkit) بهبود ایجادشده برای امکان‌پذیری چابکی
  • بررسی‌ها و به‌روزرسانی پورتفولیوهای بهبود، استاندارد و دوره‌ای است.
  • ذینفعان خارجی در بهبود مشارکت دارند.
ابزار و فناوری
  • فناوری‌های در حال تحول به‌طور فعال شناسایی و ارزیابی شدند تا عملکرد و پایداری بالاتری را هدایت کنند.
  • اتوماسیون فرایند به شرکای خارجی گسترش می‌یابد.
اصل فرایندهای سطح 4
هم‌راستایی استراتژیک
  • نقش‌های فرایندی به‌طور رسمی با نقش‌های سازمانی همسو شدند.
  • همۀ کارکنان نقش فرایندی دارند.
  • ابتکارات، اجرا و اولویت‌بندی استراتژیک دریافت می‌کنند.
  • مدیریت فرایند پایدار یک هدف تعیین شده است.
حاکمیت
  • نهاد حاکمیتی، رسمی و ساختارمند شده است.
  • نمایندگی در سطح شرکت است.
  • ابتکارات فرایندی، اولویت‌بندی شده است.
  • از رشد قابلیت، پشتیبانی می‌شود.
  • عملکرد ابتکارات، پیگیری شده است.
  • پذیرش و انطباق معیارها ارتقا یافته است.
  • عدم انطباق‌ها مدیریت، شده است.
مدل‌های فرایند
  •  رویکرد طراحی فرایند سیستماتیک، اِعمال شده است.
  • تکنیک های شبیه‌سازی موجود است.
  • اسناد معماری فرایند و سیستم به هم لینک شدند.
  • بررسی تضاد در کل اسناد، استاندارد، شده است.
  • فرایند بررسی و به‌روزرسانی ایجاد، شده است.
مدیریت تغییر
  • همکاری و اشتراک‌گذاری در سراسر سازمان (شبکه)، رسمیت یافته است.
  • طرح‌های توسعه برای پرسنل ایجاد، شده است.
  • ارتباطات رسمی و تلاش‌های اطلاع‌رسانی، استاندارد، شده است.
  • شناخت موفقیت‌ها و تخصص‌ها رسمی و ساختارمند، شده است.
عملکرد فرایند
  • معیارسنجی‌های خارجی (بنچمارک‌های خارجی) و بهترین شیوه‌ها به اشتراک گذاشته، شده است.
  • انطباق به‌صورت خودکار نظارت می‌شود.
  • فرایندهای اصلی، اندازه‌گیری و کنترل می‌شوند.
  • داشبوردهایی برای قابلیت دید، ارائه شده است.
بهبود فرایند
  • فرصت‌ها از بالا به پایین و پایین به بالا شناسایی، شده است.
  • اولویت‌بندی استراتژیک و انتخاب، استاندارد، شده است.
  • سنجه‌ها، تاریخچه و روندها برای پیش‌بینی، استفاده شده است.
  • رویکرد بهبود مستمر ترویج (ارتقا) و پیگیری شده است.
ابزار و فناوری
  • پشتیبانی فناوری (به‌عنوان‌مثال، طراحی، مدل‌سازی، تجزیه‌وتحلیل، شبیه‌سازی، اندازه‌گیری، گزارش‌دهی و اتوماسیون) تأیید، شده و به کار گرفته شده است.
  • فناوری‌های معماری فرایند و سیستم یکپارچه شده است.
  • اتوماسیون فرایند بهینه شده است.
اصل  فرایندهای سطح 3
هم‌راستایی استراتژیک
  • نقش‌های فرایندی با نقش‌های سازمانی مرتبط شده است.
  • تلاش‌های همه‌جانبه (بر اساس تغییر از اجرای پروژه محور به اجرای عملیاتی) ایجاد شده است.
  • ابتکارات با مدیریت پورتفولیو گره خورده است.
حاکمیت
  • نهاد حاکمیتی برای توسعۀ قابلیت‌ها تعریف شده است.
  • برخی نمایندگی‌های شرکت وجود دارد.
  • استانداردها، روش‌ها و فناوری‌ها موردتوجه قرار می‌گیرند.
  • برخی از نظارت‌ها بر گروه‌هایی که مدیریت فرایند را اجرا می‌کنند، وجود دارد.
مدل‌های فرایند
  • چندین گروه، از اسناد استاندارد استفاده می‌کنند.
  • چارچوب مشترک برای سازماندهی اسناد استفاده می‌شود.
  • فرایندهای متقابل عملکردی (اصلی) شناسایی شده است.
  • اسناد معماری فرایند و سیستم هم‌راستا شدند.
مدیریت تغییر
  • رویکرد مدیریت تغییرِ ساختاریافته برای ابتکارات ایجاد شده است.
  • مدل شایستگی استاندارد، تعریف شده است.
  • برنامۀ آموزشی در محل وجود دارد.
  • کارشناسان اهرمی (نفوذی) برای رشد شایستگی شناسایی‌شده
عملکرد فرایند
  • ارزش تجاری مدیریت فرایند، اندازه‌گیری شده است.
  • سنجه‌های فرایند در فرایندها برای کنترل «در جریان»، تعبیه شده است.
  • سنجه‌های فرایند (ورودی، فرایند، خروجی، دستاورد)، متعادل شده است.
  • ردیابی انطباق‌ها، محدود است.
بهبود فرایند
  • ابتکارات بهبود برای جلوگیری از تعارض قابل‌مشاهده است.
  • رویکردهای بهبود رایج، تعریف شده است.
  • روشی برای افراد برای شناسایی و توصیۀ بهبود، اجرا شده است.
ابزار و فناوری
  • یک یا چند فناوری تأیید شده است.
  • مخزن فرایند مشترک با کنترل دسترسی، ایجاد شده است.
  • دانش فرایند در دسترس است.
  • مستندات معماری فرایند و سیستم هم‌راستا هستند.
  • عملیات و برنامه‌ریزی خودکار هستند.
اصل فرایندهای سطح 2
هم‌راستایی استراتژیک
  • نقش‌های فرایندی با نقش‌های سازمانی در سطح محلی همسو هستند.
  • تلاش‌های فرایندی مبتنی بر استراتژی و پروژه محور رخ می‌دهد.
حاکمیت
  • سازمان به‌صورت فردی یا تیم‌های غیررسمی همکاری را دنبال می‌کند.
  • رویکردهای متعددی دنبال شده است.
  • اختیارات، محدود یا اصلاً اختیاری وجود ندارد.
  • بهترین شیوه‌ها ترویج شده است.
  • برخی از استانداردهای پشتیبانی برای اسناد وجود دارد، اما ناسازگار و متناقض هستند.
مدل‌های فرایند
  • فرایندهای مستند در سطح محلی هستند.
  • استفادۀ محدود یا عدم استفاده از چارچوب مشترک (یا چندین چارچوب)
مدیریت تغییر
  • رویکرد (های) مدیریت تغییر به‌طور غیررسمی استفاده می‌شود.
  • آموزش به‌صورت انفرادی است.
عملکرد فرایند
  • موفقیت‌های فردی مشهود است.
  • نظارت و کنترل بر فرایندهای با ریسک بالا یا با ظرفیت کاری بالا متمرکز شده است.
بهبود فرایند
  • بهبود (ناب، شش سیگما، و غیره) در قابلیت‌های فردی یا تیمی است.
  • روی تغییرات با ریسک بالا یا زیاد، تمرکز وجود دارد.
  • تمرکز بر موفقیت پروژه بر نتایج پایدار است.
ابزار و فناوری
  • اسناد، مدل‌سازی، تحلیل و فناوری‌های اتوماسیون در سطح محلی استفاده می‌شود.
  • چندین فناوری در حال استفاده است.
  • هیچ مخزن یا رویکرد ذخیره‌سازی مشترکی وجود ندارد.
  • برخی از فرایندهای تراکنش، خودکار شده‌اند.
اصل فرایندهای سطح 1
هم‌راستایی استراتژیک
  • هیچ نقشی برای BPM وجود ندارد.
  • همسویی موقتی در ابتکارات فرایندی است.
  • انتخاب تاکتیکی بهبود
حاکمیت
  • هیچ رویکرد حاکمیتی تعریف شده‌ای وجود ندارد.
  • توسعۀ موقت قابلیت‌ها
  • آگاهی و دانش محدود شده است یا اصلاً آگاهی و دانشی از تلاش‌های مرتبط در سراسر سازمان وجود ندارد.
مدل‌های فرایند
  • کاربرد موقت مستندات
مدیریت تغییر
  • مدیریت تغییرات موقتی است.
  • هیچ رویکرد آموزشیِ فرایندیِ تعریف شده‌ای، وجود ندارد.
عملکرد فرایند
  • سنجش فرایند، کم یا موقتی است.
بهبود فرایند
  • اقدامات تصادفی برای بهبود انجام می‌شود.
  • تکیه بر «قهرمانان» برای حل مشکلات است.
ابزار و فناوری
  • هیچ فناوری مستندسازی فرایندی، وجود ندارد.
  • از ابزارهای اصلی موقتی کسب‌وکار، استفاده می‌شود.
  • پشتیبانی محدود است یا اصلاً پشتیبانی برای استفاده از ابزار برای فرایند وجود ندارد.
  • اتوماسیون فرایند، محدود یا اصلاً اتوماسیون نیست.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *